فوتبال : خوب، بد، زشت...
بنام خدا
بالاخره دیشب تکلیف یکی از فینالیست های جام جهانی مشخص شد.
120 دقیقه بازی نفس گیر.
من فکر می کنم در بازی های خیلی حساس بخاطر جو روانی بسیار شدید، بازیکن ها راحت نیستند و اغلب نمی تونند بازی اصلی خودشون را داشته باشند. دیدید که نه رونالدینیو تونست اونی باشه که انتظار بود و نه علی کریمی ، چون به شدت تحت فشار جو روانی ناشی از توقعات مردم بودند، در عوض زیدان، با آنکه با وجود سن بالا، توقع زیادی ازش نبود، خیلی خوب ظاهر شد.
اما دو گل، آنهم دردقیقه 119 و 121 خیلی هیجانی بود، البته به نظر من پاس گل اول از خود گل، زیباتر بود و گل دوم هم بیشتر بخاطر شوک روانی بود که به آلمانها وارد شد. خیلی ضربه روانی شدید بود.
صحنه زیبائی که در پایان مسابقه، همه دیدیم تشویق گرم تماشاگران آلمانی از تیمشان بود.
خیلی زیباست، در حالی که اشکها جاری باشه از تاسف شکست، همون تیم را ایستاده و به سبک خاص آن، یعنی چپ و راست شدن، به همراه دست تکان دادن، تشویق کنند و حتی آنجلا مرکل هم ، درخالی که سعی می کرد لبخند از لبش محو نشه، با تکان دادن هماهنگ دستها و البته کمر، تیمش رو تشویق می کرد.
به راستی آیا وقت آن نرسیده که ما ها هم کمی یاد بگیریم؟؟؟
بی تردید در بسیاری چیزها، ما از اروپا و غرب جلوئیم، اما......
در بعضی چیزها هم خیلی خیلی عقبیم، از جمله اخلاق اجتماعی و انضباط اجتماعی.
و از جمله همین نحوه برخورد با تیم های ملی.
به نظر من فقط به یک شرط میشه پس از شکست، بازیکنان را ملامت کرد و آن اینکه به درستی ثابت شود تمام توان خود را به کار نگرفته اند و یا خدای نکرده قصد خیانت داشته اند، که به نظر من برای هیچکدام از بازیکنان تیم ملی ما متصور نیست.
اغلب ما متاسفانه زبان درازی در ملامت کردن داریم و جنبه پذیرش شکست و ناکامی را هم نداریم.
چقدر من این روزها متاسف میشم که می بینم به بازیکنانی که سالها برای کشور زحمت کشیده اند و افتخارآفرین بوده اند اهانت میشه، با اینکه هیچگونه ارادت شخصی به هیچکدومشون ندارم و برعکس از دست خیلی هاشون هم دلخورم بخاطر کارهای حاشیه ای شون، و عدم رعایت اخلاق انسانی ، اما به شدت معتقدم هر بحثی باید در جایگاه خودش مطرح بشه.
از دستشون دلخورم بخاطر اینکه باید بدانند وقتی به نمایندگی از هفتاد میلیون نفر، جلو میلیاردها چشم ظاهر می شوند، دیگر باید من و تو و مسائل بچه گانه شخصی کنار گذاشته بشه. آنها باید بتونند این مطلب رو درک کنند. چون دیگه فقط شخص آنها مطرح نیست، جایگاه آنها هم مطرح است. دیگه خودشون تنها نیستند که جلو کمد لباسی خونه یا آئینه حمام بایستند و هر شکلک و ادائی که خواستند در بیارن ویا وقتی خیلی خوشحال و یا خیلی عصبانی میشن، دست به هرکاری بزنند.
آنها چنین حقی رو ندارند، چون اسم و پرچم یک کشور بزرگ و غیرتمند یعنی ایران روی پیراهنشون آمده.
اما به هر حال، به هیچ وجه به خودم اجازه اهانت به هیچکدام را نمیدم. انتقاد یک حرف است و اهانت حرفی دیگر.
در هر صورت بازی دیشب برای من این نوع زیبائی رو داشت. یه نکته جالب هم این بود که عادل خان فردوسی پور گفت خرافاتی های ایتالیائی معتقدند 12 سال یکبار ایتالیا فینالیست میشه و یکی در میون هم می بره و اتفاقاً از حدود سی سال قبل تا حالا همینطور بوده و این دفعه نوبت بردن و قهرمان شدن اوناست! پیش خودم عجب خرافات تجربه شده ای! اگه توی علوم تجربی بود که تا حالا حداقلش شده بود یه تئوری! یادم به لطیفه ای افتاد:
می کن یه روز یکی داشته درد ودل میکرده برای رفیقش و میگفته فلانی، ما یه بدشانسی داریم که هرکی توی ده هر چیش گم میشه، میاد در خانه ما و میگه شما برداشتید و اتفاقاً هم ، از بدشانسی ما!!! اون چیز توی خونه ما پیدا میشه!!!...
کار جالبی هم شبکه 3 بین دو نیمه انجام داد که قابل تقدیر بود. واقعیت اینه که اسرائیلی های خونخوار مثل همیشه از توجه افکار عمومی دنیا به جام جهانی دارند سوء استفاده می کنند و فلسطینیها رو به خاک و خون می کشند. باید صداو سیمای ما والبته همه کشورهای مسلمان به این نکته توجه داشته باشند و سربزنگاهها از این فرصت برای مقابله با ایده اسرائیلی ها استفاده کنند که وقت بین دو نیمه بسیار انتخاب خوبی است، البته اگر وسوسه پولهای ناشی از آگهی تبلیغاتی بگذارد...
فوتبال زیبائی های زیادی میتونه داشته باشه، همانطور که زشتی های زیادی. ایکاش روز به روز زیباتر بشه...
یا علی